امیر حسین امیر حسین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

من و مامان و بابام

لحظه های شیرین با تو بودن (7) تولد مامان

1391/11/21 16:38
نویسنده : آذر
428 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر نازنینم ورودت به 19 ماهگی مبارک باشه .  19 بهمن تولد  من یعنی مامان شما بود و یه جشن کوچولو گرفتیم . تغییرات پسرم تو این ماه اینکه دندون پیش پائین سمت چپت 5 روز پیش نوک زد و داره کم کم در میاد . پسر عسلیه مامان خیلی شیطون شده و بازیگوش .عاشق آشپزی کردنی و هر روز قابلمه و قاشقتو میبری روی میز عسلی که گاز فرضیت هم هست میزاری و شروع به آشپزی میکنی خیلی هم تخیل داری نازنینم . دست میزنی به قابلمه و سریع عکس العمل نشون میدی و میگی داغ داغ ؛ انقدر شیرین زیر گاز فرضیتو کم میکنی که مثلا" غذای شما نسوزه . این علاقه ی شما به اشپزی  بیشتر به خاطر اینکه بابا تو خونه آشپزی میکنه و شما هم یاد گرفتی و لذت میبری . پسر نازنینم بعد از واژه ی مامان و بابا واژه ی ماه را درست گفتی .

دایره ی واژه گان پسرم :

مامان - بابا - ماه - ژل یا ژله - فی یا فیل - داغ - جیز - لی لا یا لیلا - عمه - دای یا دایی - لاله یا خاله -با یا آب- بال یا توپ- رف یا رفت - ب یا برو - بهبه -

این روزها پسر م حرف ل را خیلی تکرا میکنی و لا خیلی میگی حرف واو راهم چند بار گفتی .

پسرم خیلی وقت هست که فوت کردن را تمرین کردی و یاد گرفتی و شمع تولد مامان هم شما فوت کردی . 17 بهمن تولد پسرعمه ی شما عرفان بود و شما کلی خوش گذروندی و کلی با شمع کیک عرفان جون بازی کردی و کلی واسه شما روشنش کردیم و شما فوت میکردی .

خیلی دوست داری مستقل غذا بخوری و عاشق قاشق جنگالت هستی . این روز ها خیلی آب بازی میکنی یعنی لیوانت را که برای شما آب میریزم شما توی یه ظرف دیگه خالی میکنی و این کار را چند بار تکرا میکنی تا آخرش بریزیش روی زمین . کلی به مامان کمک میکنی و با دستما روی میز را برای من پاک میکنی . قبلا"  از جارو برقی میترسیدی اما الان دوستش داری و گاهی لوله ی جاروبرقی  را میاری و خودت شروع میکنی به جارو کردن و صداش را هم خودت در میاری قربون شیرین کاریهات برم مهربون مامان . خودت را تو بغل ملمان رها میکنی دستت را گردن مامان میندازی پسر بامحبت من و کلی نازم میکنی بوس . یه بار تو یه کارتون پسر کوچولو خودش را رها کرد بغل مامانش و شما با دیدن این صحنه دویدی به سمت من و بغلم کردی و مامان مامان کردی . وای وقتی مامان صدام میکنی همه ی وجودم پرا از عشق و اکسیژن ناب میشه . مامان  مامان مامان  آخه خیلی شیرین صدا میکنی . صبح که از خواب پا میشی دنبال بابا میگردی و صداش میکنی . خودت را واسه مامان لوس میکنی واسه عکاسی  ژست میگیری .وقتی کاری انجام بدی که من ناراحت بشم  دستهای نازنینتو روی صورتت میذاری و مثلا" خجالت میکشی . عاشق بالا رفتن ازبلندی .عاشق موسقی هستی و دقتت در شنیدن آن بیشتر شده . کارتونهای مورد علاقه ی پسرم تلی توبیز - بارنی - سونیک و برنارد  راخیلی دوست داری - فوتبالیستها یا به قول شما بال و باب اسفنجی که تیتراژشو بیشتر دوست داری . عاشق یخچال هستی و الان چند ماهی هست که من و بابا هر روز شما را همراهی میکنیم .

1

شیرین عسل مامان

2

مهندس کوچولوی مامان در حال درست کردن موبایل بابا .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)