امیر حسین امیر حسین ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

من و مامان و بابام

لحظه های شیرین با تو بودن (8)

1391/12/22 16:55
نویسنده : آذر
401 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم 20 ماهه شدی با یه عالمه شیطونی و شیرین بازی . پسرم عاشق شهر بازی رفتن و تاب بازی و ...دندونهای نیش بالایی دارند کم کم در می آیند .کلمه های جدید پسرم ک بلز ، هپو یا هاپو ، ممون یا میمون ، باز که مثلا" میگی درو باز کن . خاله لیلا را لی لا صدا میکنی و میگی لی لا ؛ لی لا . عمه گفتن را خیللی دوست داری خیلی شیرین عمه را صدا میزنی . اسم مامان را بلدی بگی میگی: آذر . قربون دای گفتنت برم ريال یه روز از خواب بیدار شدی گفتم خواب چی دیدی گفتی دای .داری سعی میکنی به حرف زدن روابط عمومی پسر م خیلی خوبه وقتی هم سن و سالهای خودتو میبینی کلی ذوق میکنی و میگی نینا یا نینی و به طرفشون حرکت میکنی عاشق کار کردن با ماجیک و مدادی که روی دیوار ها نقش میزنی البته من یه کم میترسم و کمتر بهت مداد میدم که به خودت اسیب نزنی . همچنان عاشق به بهی درست کردن هستی . خیلی پرت کردن اشیا را دوست داری چشمک زدن بلدی خودتو لوس میکنی بهت میگم ژست بگیر دستهاتو روی لپهات میذاری . اخم کردن بلدی .عاشق شکلات و کاکائو و خیارشور هستی . وقتی فوتبال بازی میکنی و گل میزنی دو تا دستهاتو میزنی تو دستهای مامان به نشانه خوشحالی . پدر جون از شما پرسید عیدی برای شما چی بخرم شما هم گفتی دادادا حالا این شد یه سوژه جدید ما از شما میپرسیدیم دایی برات عیدی چی بخره میگفتی اماما . عمه برای شما چی بخره آلالا . مامان جون چی بخره آبابا . خاله چی بخره آلالا .مامان افسر چی بخره اماما . بابا چی بخره آلالا . مامان چی بخره آدادادا که من صدای شما را ظبط کردم مهربونم .عاشق بابا گفتن ومامان گفتنتم شیرین عسلم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)