اولین سفر پسرم
اولین سفر پسرم به شمال کشور
سلام عسل مامان ، اولین سفری که با هم رفتیم و شما کنار من و بابایی بودی ، من، بابایی ، شما و عمه لیلا و پسر عمه ( عرفان) روز 2 فروردین ساعت 8 صبح به سمت شمال حرکت کردیم 2 روز تو زیبا کنار بودیم و 2 روز دیگه رفتیم رامسر و نوشهر کلی خوش گذشت.البته شما شب قبل از مسافرت تب داشتی ما تا صبح شما را پاش ویه کردیم ولی صبحش حالت خوب بود قبل از حرکت شما را بردیم دکتر ، آقای دکتر تشخیص سرما خوردگی خفیف دادند و کلی دارو ! اما خدارو شکر تو مسافرت کلی بهت خوش گذشت .
البته عمه جون لیلا تو این چند روز زحمت درست کردن سوپ شما را کشیدند اونم چه سوپ های خوشمزه ای ، دست گلش درد نکنه .عمه لیلا هم مراقب من بودند هم مراقب شما ؛ آخه می دونی هر دوی ما سرما خورده بودیم . راستی عمه لیلا پرستاره اونم یه پرستار نمونه ؛ تو کل مسافرت خیلی تو نگهداری شما به من کمک کردند . تازه کلی پسرعمه با شما بازی می کرد و با شیرین کاریهاش شما را می خندوند .
امیرحسین و دریا
اینجا عمه لیلا جون شما را نگه داشته و بابایی از شما عکس می گیره .
پسر عسلی در ماسوله
امیرحسین جان و عرفان عزیز