پسر نازنینم این روزها داره حرف میزنه حرفهای شیرینی که بوی عشق و صداقت میدهند حرفهایی که برا فهمیدنش باید گوشهای من و بابایی خیلی فهیم و باهوش باشند و بیشتر از همه گوشهای ما باید فرش قرمزی پهن کنند به وسعت آسمان زیبای خدای مهربان غ تا بهتر بشنوند ترانه ی زیبای پسرم را. وقتی از شما میپرسیم مامن را دوست داری شما میگی : آده . بابا را دوست داری شما میگی : آده . امیرحسین بریم بخوابیم : نه نه ... نه . پسر نازنینم امروز گفته از ده ده ؛ داستانش این بود که بابایی یه غذای خوشمزه درست کرده بود که بعد از میل کردن من به بابایی گفتم علیرضا از ده نمره ده میگیری و شما شروع کرده با زبان شیرینت گفتی : ا ده ده . بعدش من گفتم : از ده یک .شما گفتیک چیا یا ه...